کد خبر: ۳۱۷۰
۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

تلاش قهرمان پرورش اندام محله رده برای علاقه‌مندی معتادان به ورزش

امید صادقی در کنار افتخارات ورزشی ریز و درشتش، دست نوجوان‌ها و جوان‌های محله را گرفته و از لبه پرتگاه اعتیاد نجات داده است. صادقی در دوران فعالیت ورزشی خود مقام‌های بسیاری به دست آورده است که از جمله آن‌ها می‌توان به ده‌ها رتبه اول تا سوم قهرمانی پاورلیفتینگ، اسکات، پرس سینه و لیفت مسابقات قهرمانی مشهد در سال‌های 83 تا 93 اشاره کرد. قهرمانی لیفت خراسان و جایگاه دوم قهرمانی لیفت خراسان شمالی در سال 95 و مقام نخست اسکات استان در سال 97 بخشی دیگر از عناوین قهرمان محله رده است که در این شماره با او همراه می‌شویم.

شاید برای خیلی‌ها دیدن کاپ، مدال و لوح‌های قهرمانی در گوشه و کنار فروشگاه‌های محصولات فرهنگی تعجب‌انگیز باشد.
دکور ساده مغازه امید صادقی در محله رده از افتخارات یک ورزشکار باسابقه پرورش اندام مشهد پر است، ورزشکاری که در کنار افتخارات ورزشی ریز و درشتش، دست نوجوان‌ها و جوان‌های محله را گرفته و از لبه پرتگاه اعتیاد نجات داده است. صادقی در دوران فعالیت ورزشی خود مقام‌های بسیاری به دست آورده است که از جمله آن‌ها می‌توان به ده‌ها رتبه اول تا سوم قهرمانی پاورلیفتینگ، اسکات، پرس سینه و لیفت مسابقات قهرمانی مشهد در سال‌های 83 تا 93 اشاره کرد.

قهرمانی لیفت خراسان و جایگاه دوم قهرمانی لیفت خراسان شمالی در سال 95 و مقام نخست اسکات استان در سال 97 بخشی دیگر از عناوین قهرمان محله رده است که در این شماره با او همراه می‌شویم. 

 

تلاش برای نجات افراد از دام اعتیاد

معمولا ورزشکاران حرفه‌ای تقویت مرام پهلوانی را به کسب قهرمانی ترجیح می‌دهند. امید صادقی یکی از بامرام‌های همین دنیاست که زندگی‌اش به تربیت نوجوانان و جوانان گره خورده است. 

امید قهرمان پرورش اندام محله است و ورزش را از نوجوانی در رشته کاراته شروع می‌کند. او می‌گوید: «سیزده‌ساله بودم که با حمایت خانواده‌ام کاراته را شروع کردم. چند سال هم آن را دنبال کردم اما در یک برهه مجبور شدم ورزش را کنار بگذارم و در سوپرمارکت مشغول شدم. آنجا متوجه جریان‌هایی شدم که در محله اتفاق می‌افتاد. اینکه نوجوانان و جوانانی که کلی استعداد دارند درگیر مواد مخدر می‌شوند. این موضوع و پخش برنامه تلویزیونی قوی‌ترین مردان باعث شد به رشته پرورش اندام علاقه‌مند شوم و به دنبال باشگاهی برای ثبت‌نام باشم.»

هنوز هم باورش نمی‌شود با آن شرایط جسمانی به‌ این رشته علاقه‌مند شود و بتواند آن را انتخاب کند. او می‌گوید: «مرداد سال 80 را همیشه به خاطر خواهم داشت. برای تحقیق و ثبت‌نام به یک باشگاه پرورش اندام در محله طبرسی شمالی رفتم. خیلی نحیف و لاغر بودم. تردید داشتم این رشته را انتخاب کنم اما برخورد خوب منشی باشگاه که ورزشکاری باسابقه و قهرمان بود من را تحت تأثیر قرار داد. تشویق‌های او در ادامه مسیر اثرگذار بود. تنها چند روز پس از ثبت‌نام، وقتی در باشگاه اعلام شد به‌زودی مسابقات قهرمانی استان در رده سنی جوانان و بزرگ‌سالان برگزار می‌شود اعلام آمادگی کردم.» تصمیم جوان تازه‌وارد در باشگاه باعث تعجب و حتی تمسخر دیگران شده بود، واکنش‌هایی که امید بی اعتنا از کنارش می‌گذشت. صادقی ادامه می‌دهد: «دیگر ورزشکاران که سابقه زیادی داشتند تمریناتشان را برای این رقابت شروع کرده بودند. در میان آن‌ها من تازه‌وارد بودم.»

برخی‌ها از سر دلسوزی نصیحت می‌کردند و می‌گفتند این کار را نکنم و هنوز فرصت زیادی برای مسابقات دارم. برخی‌ها هم فقط مسخره می‌کردند. این حرف‌ها نه‌تنها من را برای شرکت در رقابت دلسرد نکرد بلکه مصمم‌تر شدم. خوشبختانه زحماتم به نتیجه رسید و پس از 85 روز، در رقابت قهرمانی استان، از بین یازده نفر به مقام نهم رسیدم. با اینکه مقام خیلی خوبی به نظر نمی‌رسید برایم خیلی دلچسب بود. هدفم این بود سال بعد در مسابقات به جایگاه بهتری برسم. به همین علت، خودم را برای مسابقات قهرمانی استان در سال 1381 آماده می‌کردم. با تمرینات سختی که انجام دادم طبق پیش‌بینی مربیان باشگاه این بار شانس بیشتری داشتم اما متأسفانه در این سال مسابقات برگزار نشد.»


همراهی با قهرمانان پرورش اندام جهان

خدمت سربازی برای مدتی در فعالیت‌های ورزشی‌اش وقفه می‌اندازد. صادقی بعد از پایان دوره سربازی برای ازسرگیری تمرینات پرورش اندام به باشگاه برمی‌گردد. او می‌گوید: «فروردین سال 83 خدمتم تمام شد. پس از یک استراحت کوتاه به باشگاه بازگشتم. در آن سال شش رقابت قهرمانی بین باشگاه‌های مشهد و استان برگزار شد که من هم در مشهد و هم استان یک مقام قهرمانی به دست آوردم. دو مرتبه هم در جایگاه دومی قرار گرفتم. پس از آن نوبت مسابقات قهرمانی کشوری بود و اولین و بهترین تجربه ورزشی من. در آن رقابت توانستم قهرمانان پرورش اندام ایران و جهان را که تا قبل از این تنها در قاب تلویزیون دیده بودم از نزدیک ببینم. در طول مسابقات با دقت تمرینات استادانی همچون مهراب فاطمی را دنبال می‌کردم. در این مسابقات و بین قهرمانانی که هر کدام ستاره‌ جهان بودند، من رتبه پنجم را به دست آوردم.» 

مشکلات شخصی، مصدومیت شدید در ناحیه بازوی چپ و بعدتر قفسه سینه مدتی صادقی را از تمرینات دور کرد اما او مصمم بود باشگاه پرورش اندام را راه‌اندازی کند و این تصمیم را اجرایی کرد: «اعتیاد در محله‌مان خیلی زیاد شده بود و من نگران آینده جوانان بودم. به همین علت تصمیم گرفتم برای مقابله با اعتیاد و جذب جوانان به ورزش،‌ باشگاهی ورزشی در محله رده راه‌اندازی کنم. تمرکز من روی تربیت و پرورش نوجوانان و جوانان بود. هرسال به طور میانگین بیش از صد شاگرد داشتم و این جریان تا پنج سال ادامه داشت.»

یکی از موضوعاتی که او را می‌رنجاند و می‌خواهد کاری برای آن‌ انجام دهد نجات افرادی است که در دام اعتیاد افتاده‌اند. می‌گوید: «آدم‌های معتاد در اطرافم کم نبودند و من تصمیم گرفتم آن‌ها را جذب برنامه‌های ورزشی کنم. برخی‌ها را می‌شناختم و بعضی‌ها را هم‌محله‌ای‌ها معرفی می‌کردند. من آن‌ها را جذب باشگاه می‌کردم و تلاش می‌کردم به هر شکلی که هست در باشگاه نگه دارم. به‌ این خاطر از برخی‌ها شهریه هم نمی‌گرفتم. بیشتر آن‌ها جواب زحمات من را به‌خوبی دادند. از میان شاگردانم ده‌ها نفر به عناوین مختلف دست پیدا کرده‌اند.»

 

ورزش رونق بگیرد آسیب کم می‌شود

امین صادقی پس از پنج سال و برخلاف میل باطنی باشگاه خود را واگذار می‌کند. او می‌گوید: «با اینکه شهریه مجموعه ورزشی من خیلی کمتر از سایر باشگاه‌های پرورش اندام بود، خیلی‌ها توان پرداخت همین هزینه کم را هم نداشتند و مجبور می‌شدند ورزش را رها کنند. همین موارد باعث شد مجبور به فروش باشگاه شوم. البته خوشحال هستم که توانسته‌ام شاگردانی پرورش دهم که قهرمانی‌های زیادی دارند. تجربه به من نشان داده است که حضور نوجوانان و جوانان در رشته پرورش اندام می‌تواند جلو بسیاری از آسیب‌هایی را که‌ این نسل با آن درگیر هستند بگیرد. به همین علت، پیشنهاد می‌کنم مدیریت شهری و مسئولان ورزشی با سرمایه‌گذاری و ایجاد زیرساخت‌های مناسب و رایگان، این امکانات را در اختیارشان بگذارند.»

 

قهرمانی در میدان مبارزه با مواد

روزی سوار خودرو مسافربری شخصی شدم که راننده‌اش حدود چهل سال داشت. در طول مسیر برایم تعریف که 10 سال است اعتیاد دارد و می‌خواهد بدن ورزیده‌ای مثل من داشته باشد. به او گفتم غیرممکنی وجود ندارد و آدرس باشگاه را دادم.

روز بعد به باشگاه آمد و من از او خواستم که تمرینات را شروع کند. چند روزی گذشت و گفت: «می‌خواهم مواد را کنار بگذارم. منتظر این فرصت بودم. خیلی خوشحال شدم. برای این تصمیم به او تبریک گفتم و اعلام کردم کنارش می‌مانم. شاید باورش سخت باشد اما از چند هفته بعد میزان مصرف را کم کرد. بعد از دو ماه مواد را کنار گذاشت و یکی از بهترین شاگردهای من در باشگاه شد و خانواده‌اش بارها و بارها از من قدردانی کردند.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44